دیکشنری
مترجم
بپرس
بسطار
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بسطار. [ ب ُ ] ( اِ ) پوتین. پوطین. نیم چکمه روستائیان. ( دزی ج 1 ص 86 ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها