بسر کسی گردیدن. [ ب ِ س َ رِ ک َ گ َ دی دَ ] ( مص مرکب ) گردش گردیدن. مرادف گرد سر گردیدن. ( آنندراج ) : تا آنکه میکشم ستمی را هزار بارگردم همان بسر صنمی را هزار بار.محسن تأثیر ( از آنندراج ).