بستهیدن. [ ب ِ ت ِ دَ ] ( مص ) ستیزه و لجاج کردن : ممارات ؛ با کسی بستهیدن. مجادله. منازعه. لجاج. تماری ؛ با یکدیگر بستهیدن. ( زوزنی ) : در کارها بتا ستهیدن گرفته ای گشتم ستوه از تو من از بس که بستهی.بوشعیب.و رجوع به ستهیدن شود.