بستری شدن در بیمارستان


معنی انگلیسی:
hospitalization

پیشنهاد کاربران

بستر ریخت دگرگون شده واژه ویستر در فارسی میانه است که این ویستر خود از مصدر ویستردن می آمده.
مصدر ویستردن همچنین به شکل "گستردن" نیز به پارسی نو ره یافته است.
میتوان آن را مشابه ویراستن و پیراستن دانست، گرچه در فارسی میانه ویراستن بوده ولی به شکل پیراستن به ادب فارسی نو راه یافته. ( البته برای ویرایندگان کتاب ها از واژه ویراستار استفاده میکنند که ریخت کهن است در اصل. )
...
[مشاهده متن کامل]

💢بستر
🚫باس در ( تر )
باس یعنی فرو کردن ، فشار دادن چیزی ، گذاشتن
وقتی چیزی رو توی چیزی فرو میکنی
یا چیزی رو روی چیزی میزاری
گستردگی ایجاد میشه
اون قسمت
حجیمتر میشه

...
[مشاهده متن کامل]

✅ وقتی سردته روتو میپوشونی
یعنی
عمل ( باسدر ) رو اجرا میکنی
روی بدنت یه لباس یا پتو یا چیزی دیگه ای اضافه میکنی
🚫در منابع هم وازه بستر رو گسترانیدن ذکر کردن🤌

Hospitalization