بستان چی

لغت نامه دهخدا

بستان چی.[ ب ُ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) بستان بان ناطور. باغبان ترک یا محافظ و مراقب باغها، سراها. ( دزی ج 1 ص 83 ). || باغبانی که بر اساس مزارعه کار میکند، یا باغبانی که حق برداشت محصول را اجاره میکند. باغبان. ( فرهنگ فارسی معین ).

پیشنهاد کاربران

بستانچی از آنجای که پسوند چی گرفته که در زبان تورکی به هر لغتی که پسوندچی اضافه میشه مفهوم انجام دهنده آن کار به فردی اطلاق میشود که در زبان تورکی بستانچی به معنی این است که کسی در شغل بستان کاشتن ( بخشی
...
[مشاهده متن کامل]
ازشاخه کشاورزی است که در آن به کاشت میوه و بعضی سبزیجات که در زمین کشت میشود مشغول است مثل هندوانه خربزه و. . . یا از سبزیجات مثل گوجه خیار و. . . . ) مشغول است ودر ضمن به خاطر عدم تکلم کافی بنده به زبان فارسی شرمنده نتوانستم خوب توضیح بدم

میخوام بینم پدر بزرگ ما کی بوده واز کجا به ایران این فامیلی اومده ودر چه شهرهای دیگری فامیلی بستانچی وجود دارد

بپرس