بستان ابروز

لغت نامه دهخدا

بستان ابروز. [ ب ُ اَ ] ( اِ مرکب ) معرب بوستان افروز. جوالیقی در ذیل کلمه ابرهه آرد: نام نوعی از ریاحین است که به فارسی آن را بستان ابروز نامند. ( المعرب جوالیقی ص 20 س 6 ). و رجوع به ابن بیطار و بستان افروز شود.

فرهنگ فارسی

معرب بوستان افروز جوالیقی در ذیل کلمه ابرهه آرد : نام نوعی از ریاحین است که بفارسی آنرا بستان ابروز نامند .

پیشنهاد کاربران

بپرس