بستاخی

لغت نامه دهخدا

بستاخی. [ ب ُ / ب ِ ] ( حامص ) گستاخی. بی پروایی. جسارت. دلیری : و هیچ آفریده ای از حیوانات را قوت و قدرت آن نبود که با ملک این بستاخی اندیشد. ( سندبادنامه ص 222، 223 ).

فرهنگ فارسی

گستاخی بی پروایی جسارت دلیری و هیچ آفریده از حیوانات را قوت و قدرت آن نبود که با ملک این گستاخی اندیشد .

پیشنهاد کاربران

بپرس