بسباسی

لغت نامه دهخدا

بسباسی. [ ب َ ] ( اِخ ) ابن ابی اصیبعه در ذیل شرح حال ابن جلجل و درباره ترجمان کتب یونان به عربی گوید: در آن زمان ( 340 هَ. ق. ) در قرطبه گروهی از اطبا بودند که در زمره محققان بشمار میرفتند و درباره استخراج مجهولات ادویه ( عقاقیر ) کتاب دیسقوریدس و برگرداندن آن به عربی بسیار کوشا بودند که از آن جمله اند: محمد معروف به «شجار» گیاه شناس و نیز مردی معروف به بسباسی و دیگران. ( از عیون الانباء ب 47 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس