بساق القمر. [ ب ُ قُل ْ ق َم َ ] ( ع اِ مرکب ) بساقةالقمر. سنگی است سپید صاف متلالا. زبدةالقمر. رغوةالقمر. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به دزی : زبد و رغو شود.