بساب و بمال: [ اصطلاح در تداول عامه]رفت و روب ، انجام کارهای خانه
( ( مجبور نبودی مثل ماها صب تا عصر بیرون خونه جون بکنی و خونه هم که آمدی بساب و بمال و شب هم که له و لورده می خوای کپه ی دور از جون مرگ بذاری لا اله الا الله". ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 155. ) )
( ( مجبور نبودی مثل ماها صب تا عصر بیرون خونه جون بکنی و خونه هم که آمدی بساب و بمال و شب هم که له و لورده می خوای کپه ی دور از جون مرگ بذاری لا اله الا الله". ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 155. ) )