بزیون

لغت نامه دهخدا

بزیون. [ ب ُزْ ] ( اِ ) یک نوع پارچه گلابتون دوزی و زربفت و کیمخواب. ( ناظم الاطباء ). نوعی از ابریشم نفیس. ( آنندراج ). سندس. دیبا. و احتمال دارد معرب پرنون باشد. ( یادداشت بخط دهخدا ).

بزیون. [ ب ِزْ ی َ / یُو ] ( اِ ) همان بُزیون است. رجوع به بزیون شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) پارچ. گلابتون دوزی و زربفت و کیمخواب .
همان بزیون است .

پیشنهاد کاربران

بپرس