بزیر

لغت نامه دهخدا

بزیر. [ ب ِ ] ( ق مرکب ) محرمانه. آهسته. نرم :
ز پیر عقل سوءالی بزیر می کردم
که اوست آنکه دوای دل حزین داند.
کمال اسماعیل.

مترادف ها

down (قید)
پایین، بطرف پایین، سوی پایین، بزیر

فارسی به عربی

اسفل

پیشنهاد کاربران

بپرس