بزک دوزک کردن

لغت نامه دهخدا

بزک دوزک کردن. [ ب َ زَ زَک ْ، ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چاسان فاسان کردن. بزک کردن. ( یادداشت بخط دهخدا ). رجوع به بزک کردن شود.

فرهنگ فارسی

چاسان فاسان کردن بزک کردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس