بزونه

لغت نامه دهخدا

بزونه. [ب ُ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) بلغت زند و پازند بمعنی زانو باشد که بعربی رکبه خوانند. ( برهان ) ( انجمن آرای ناصری )( آنندراج ). بلغت زند، رکبة. زانو. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس