بزوری

لغت نامه دهخدا

بزوری. [ ب ُ ] ( ص نسبی ) سبزی فروش یا میوه فروش ، ای بزرفروش. ( ناظم الاطباء ). نسبت است به بزور که جمع بزر است و تخم فروش را میرساند. و ابوعبداﷲ احمدبن عبدالرحمان معروف به ابن ابی عرف ، بدین نسبت مشهور است. او اهل بغداد و ثقه ای جلیل بود و بسال 297هَ. ق. در ماه شوال وفات یافت. ( از لباب الانساب ).

فرهنگ فارسی

سبزی فروش یا میوه فروش یا بزر فروش نسبت است به بزور که جمع بزر است و تخم فروش را میزساند .

پیشنهاد کاربران

بپرس