بَزّه کُش:ضعیف چزان. زیردست آزار. ضعیف کش.
نمونه:دوستمحمد بَزّه کُش نبود ( کلیدر ج۷ص۲۰۳۹ )
محمدجعفر نقوی
نمونه:دوستمحمد بَزّه کُش نبود ( کلیدر ج۷ص۲۰۳۹ )
محمدجعفر نقوی
بزَه کُش/b�zek�sh : ناتوان کش
زبانزد:
- بزه کش هم بودند!
کلیدر
محمود دولت آبادی
زبانزد:
- بزه کش هم بودند!
کلیدر
محمود دولت آبادی