لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) گوشت پخته و سبزی و تخم مرغ پخته است که درنان پیچند و با کارد قطعه قطعه کرده و خورند . گوشت پخته و تره و خاگینه باشد که در نان تنک پیچند و مانند نواله سازند و با کارد پاره پاره کنند و خورند لقمه القاضی قاضی ساندویچ .
( بزم آورد ) بزماورد زماورد .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
بزم آورد. رجوع شود به:ساندویچ
wikijoo: بزم_آورد
پیشنهاد کاربران
گوشت یاتخم مرغ پخته که لای نان بپیچندونواله کنندوتکه تکه بخورند، ساندویچ ( پهلوی )