بزله گوی

لغت نامه دهخدا

بزله گوی. [ ب َ ل َ / ل ِ ] ( نف مرکب ) کسی که خوش صحبت و لطیفه گوی باشد. ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ). بذله گوی. رجوع به بذله شود.

فرهنگ فارسی

کسی که خوش صحبت و لطیفه گوی باشد بذله گوی .

پیشنهاد کاربران

بپرس