دیکشنری
مترجم
بپرس
بزشکی کردن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بزشکی کردن. [ ب ِ زِکی ک َ دَ ] ( مص مرکب ) طبابت کردن. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
طبابت کردن .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها