بزرگ خویشتنی. [ ب ُ زُ خوی / خی ت َ ] ( حامص مرکب ) تکبر کردن. خود را بزرگ دیدن : اگر کلب غضب را طاعت داری در تو تهور و ناپاکی... و بزرگ خویشتنی... پدید آید. ( کیمیای سعادت ).