بزرگ بینی. [ ب ُ زُ ] ( ص مرکب ) آنکه بینی کلان دارد. ( یادداشت بخط دهخدا ). مقابل کوچک بینی. آنَف : و آن شتربان مردی بود سرخ مو، گربه چشم و بزرگ بینی. ( قصص الانبیاء ص 122 ).هست همانا بزرگ بینی آن زال چادر از آن عیب پوش بینی زال است.خاقانی.