دیکشنری
مترجم
بپرس
بزرکاری
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بزرکاری. [ ب َ ] ( حامص مرکب ) بزر کشتن. حاصل عمل آنکه بزر کارد. شغل بزرکار.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها