بزدانیدن

لغت نامه دهخدا

بزدانیدن. [ ب ِ زَ / زِ / زُ / ب ِزْ دَ ] ( مص ) ( از: ب + زدانیدن ) بزدودن. دور کردن زنگ از آئینه و تیغ و امثال آن. بزداییدن. ( از یادداشتهای دهخدا ).

پیشنهاد کاربران

بپرس