بزد

لغت نامه دهخدا

بزد. [ب ُ / ب ُ زَ ] ( فعل ) از مصدر بختن یا بوختن و از مصدر دوم آن بزشن یعنی رهائی بخشیدن : بُزد؛ رهائی می بخشد. مهبزد؛ ماه نجات می دهد. ابوعلی ابزون مهبزد المجوسی شاعر است. ابزون. رجوع به ابوعلی ابزون... شود.

فرهنگ فارسی

از مصدر بختن یا بوختن و از مصدر دوم آن بزشن یعنی رهائی بخشیدن بزد .

دانشنامه عمومی

بِزد روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان تربت جام در استان خراسان رضوی است.
روستای بزد از توابع شهرستان تربت جام و در ۲۰ کیلومتری جنوب غربی این شهر و ۱۹۰ کیلومتری مشهد قرار گرفته است. ارتفاع این روستا از سطح دریا ۱۲۸۰ متر می باشد. ارتفاعات مشرف به روستا بخصوص کوه های دو شاخ و بزد، با چشم اندازهای بسیار زیبا، از جاذبه های طبیعی کم نظیر روستاست.
این روستا در دهستان میان جام قرار دارد و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ( ۶۶۳خانوار ) ۲٬۸۲۱نفر بوده است. [ ۱]
راه دسترسی به روستا آسفالته و بسیار مناسب می باشد.
قله بزد دارای ارتفاع ۲۸۵۸ متر از سطح دریا است و دامنه های آن پوشیده از جنگل های ارس است.
• مسجد نور
↑ «نتایج سرشماری ایران در سال ۱۳۸۵». درگاه ملی آمار. بایگانی شده از روی نسخه اصلی در ۲۱ آبان ۱۳۹۲.
• روستاهای شهرستان تربت جام
مختصات در ویکی داده
مقاله های روستاهای ایران
• همه مقاله های خرد
• مقاله های خرد روستاها
عکس بزد
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

زد یا خواهد زد یا باید زد
یکی از اینارو بنویسید
هرزه گر
فاحش و فاحش
به زن فاحشه بُزدِ و به مرد فاحش بُزد می گویند.
بُزدَوی به معنای هرزه گری کامل که به یونانی پورن می گویند.

بپرس