( بزبزة ) بزبزة. [ ب َ ب َ زَ ] ( ع مص ) سخت راندن و شتافتن. || گریختن. || بسیار جنبیدن. || باصلاح آوردن چیزی. || بسیار گفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || بی آرام و تفته کردن کسی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ربودن چیزی را و فروانداختن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).