ولایت دارم و گنج خزانه
سپاهی تیز چون باد بزانه.
امیرخسرو ( از آنندراج ).
و رجوع به بزان شود.بزانه. [ ب ُ ن َ ] ( اِخ ) دهی است به اصفهان ، و از آن است مطهربن عبدالواحد محدث و ابوالفرج بزانی محدث. رجوع به اخبارالدولة السلجوقیه و محاسن اصفهان و ترجمه آن و معجم البلدان ج 1 ص 199 شود.
بزانه. [ ب ُ ن َ ] ( اِخ ) نام قریه ای به اسفراین. رجوع به معجم البلدان و مرآت البلدان ج 1 ص 199 شود. || نام قصبه گجرات در هند. رجوع به تحقیق ماللهند ص 99 و 100 شود.