بزاد برامدن

لغت نامه دهخدا

( بزاد برآمدن ) بزاد برآمدن. [ ب ِ ب َ م َ دَ ] ( مص مرکب ) ( از: ب + زاد + برآمدن ) بسیارساله شدن. سالخورده شدن. بزرگسال شدن. کهل شدن. مکاهله. تبدین. اسنان. ( تاج المصادر بیهقی ). تذکیة. کِبَر. ( از دهار ).

فرهنگ فارسی

( بزاد بر آمدن ) بسیار ساله شدن سالخورده شدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس