بریهه

پیشنهاد کاربران

http://nammaz. blogfa. com/post/74
بُرَیْهْ یا بُرَیْهه از علماى بزرگ هفتاد ساله مسیحى در عصر امام صادق ( ع ) بود که مسیحیان به وجود او افتخار مى کردند؛ او مدتى بود که عقیده اش نسبت به آئین مسیحیت سست شده بود؛ و به دنبال دین حق مى گشت و با بسیارى از مسلمانان بحث و مناظره نموده بود؛ او همسر خدمتگزارى داشت که مطالب دینى را با او در میان مى گذاشت ؛ ولى با آن همه بحث و بررسى هنوز به نتیجه نرسیده بود؛ تا اینکه شیعیان او را به هشام بن حکم یکى از شاگردان زبردست و دانشمند امام صادق ( ع ) معرفى کردند.
...
[مشاهده متن کامل]

بُرِیْهَه روزى با جمعى از مسیحیان به مغازه هشام در کوفه رفتند؛ دیدند هشام به عده اى قرآن یاد مى دهد؛ بریهه به هشام گفت : با همه عالمان و متکلمان اسلام بحث و مناظره کرده ام ؛ ولى به نتیجه نرسیده ام ؛ اینک آمده ام با تو مناظره کنم .
هشام در حالى که خنده بر لب داشت ؛ به او گفت : اگر معجزات حضرت مسیح ( ع ) را مى خواهید ندارم.
سپس او سؤالاتى درباره اسلام ازهشام کرد و پاسخ کافى شنید؛ آنگاه هشام از او سؤالاتى درباره مسیحیت کرد؛ ولى او در پاسخ درمانده شد.
سرانجام بریهه شرمسار شد؛ و همراهانش اظهار پشیمانى مى کردند؛ و با این وضع متفرق شدند.
بریهه به خانه خود بازشگت و جریان ملاقات خود با هشام را براى همسرش تعریف کرد؛ و همسرش گفت : اگر در جستجوى دین حق هستى ؛ غمگین نباش ؛ هر کجا حق را دیدى بپذیر و در این مسیر لجاجت نکن .
بریهه سخن او را پذیرفت ؛ و روز دیگر نزد هشام رفت و به او گفت : آیا تو معلم و رهبرى نیز دارى ؟
- آرى .
او کیست و در کجاست و در چه حال است ؟
اندکى از نژاد و عصمت و علم و سخاوت و شجاعت امام صادق ( ع ) را بیان کرد؛ و سپس گفت : اى بریهه ! خداوند هر حجتى را که بر مردم دورانهاى گذشته منصوب نموده ؛ براى مردم دوران وسط و اخیر نیز اقامه کرد؛ و هیچگاه حجت خدا و دین از میان نرود.
سخن بسیار درستى گفتى آنگاه بریهه همراه همسر خود با هشام به سوى مدینه رهسپار شدند؛ تا به حضور امام صادق ( ع ) برسند.
هشام همراه بریهه و همسر او ( مسافرت طولانى بین کوفه ومدینه را به پایان رسانده ) به مدینه رسیدند. براى دیدار امام صادق ( ع ) به خانه آن حضرت رفتند؛ در آنجا با امام کاظم ( ع ) فرزند امام صادق ( ع ) ( که در آن وقت کمتر از بیست سال داشت ) ملاقات نمودند.
هشام داستان خود با بریهه را براى امام کاظم ( ع ) نقل کرد؛ در این هنگام امام کاظم ( ع ) به بریهه فرمود: تا چه اندازه به کتاب دینت ( انجیل ) آگاهى دارى ؟
- آن را مى دانم .
- تا چه اندازه اطمینان دارى که معنیش را بدانى ؟
- به آن به خوبى آگاه هستم ؛ و در این جهت ؛ اطمینان بسیار دارم .
آنگاه امام کاظم ( ع ) مقدارى از فرازهاى کتاب انجیل را خواند؛ بریهه ( آنچنان تحت تأثیر جاذبه قرائت امام قرار گرفت که هماندم نور ایمان بر سراسر قلبش تابید و ) عرض کرد:
ایاک کنت اطلب منذ خمسین سنة او مثلک
پنجاه سال است که من در جستجوى تو یا مانند تو بودم
بریهه ؛ عالم بزرگ میسحیان از آن پس به خدا ( و اسلام ) ایمان آورد؛ و در راه ایمان ؛ به خوبى استوار ماند؛ بانوئى که همراهش بود نیز مسلمان شد؛ آنگاه هشام همراه بریهه و آن بانو به حضور امام صادق ( ع ) رسیدند؛ و هشام جریان ملاقات حضرت کاظم ( ع ) را با بریهه ؛ براى امام صادق بازگو گرد.
امام صادق ( ع ) این آیه ( 34آل عمران ) را خواند:
ذریة بعضها من بعض و الله سمیع علیم : آنها فرزندان و دودمانى بودند که ( از نظر علم و کمال ) بعضى از بعض دیگر گرفته شده بودند؛ و خداوند شنوا و دانا است .
( یعنى حضرت کاظم ( ع ) گلى از نژاد رسالت و نبوت است که آن گونه بریهه را تحت تأثیر قرار داده است ) .
در این هنگام بریهه به امام صادق ( ع ) عرض کرد: تورات و انجیل و کتابهاى آسمانى که بر پیامبران نازل شد؛ از کجا به دست شما رسیده است ؟!
ـ این کتابها از ناحیه خود آن پیامبران ؛ به ارث به ما رسیده است ( منظور ارث معنوى و علمى است ) همانگونه که آنها کتابهاى آسمانى را مى خواندند؛ ما هم مى خوانیم ؛ و همانگونه که آنها بیان مى کردند؛ ما نیز بیان مى کنیم .
و این را بدان که :
ان اللّه لا یجعل حجةً فى ارضه یسأل عن شیى قبقول : لا أَدرى : همانا خداوند حجتى در زمین خود نمى گذارد که چیز از او بپرسند و او بگوید: نمى دانم بلکه او قدرت پاسخگویى به همه سؤالات را دارد .
نوشته شده در دوشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۰ ساعت 22:41 توسط محمد تیموری پابندی

آنطور که خودم جستجو کردم بریهه اسمی عربی و به معنای روشنایی کوچک است ولی از معنای آن مطمئن نیستم

بپرس