شده از غیرتش بریشم تن
زَهره زُهره بریشم زن.
سنائی.
عددْش گرچه شود زهره بریشم زن چو کرم پیله هم اندر حصار خواهد بود.
مجیر بیلقانی.
حلقه ابریشم اینک ماه نولحن آن ماه بریشم زن کجاست ؟
خاقانی.
گر حور بریشم زن خفته ست چو کرم قزاز بانگ قنینه ش کن بیدار بصبح اندر.
خاقانی.
بریشم زن نواها برکشیده بریشم پوش پیراهن دریده.
نظامی.
بریشم زن ره عشاق میزدسرورش بر دل عشاق میزد.
میرخسرو.
و رجوع به ابریشم زن شود.