بریده بریده


معنی انگلیسی:
monosyllabic, episodic, fitful, jagged, ragged, broken, in snatches

پیشنهاد کاربران

بریده بریده : [عامیانه، اصطلاح]منقطع، پاره پاره، گسسته.
مقطع
Staccato

بپرس