بریجید بروفی

پیشنهاد کاربران

بریجید آنتونیا بروفی ( ۱۲ ژوئن ۱۹۲۹–۷ اوت ۱۹۹۵ ) داستان نویس بریتانیایی، منتقد و فعال اصلاحات اجتماعی از جمله حقوق نویسندگان و حقوق حیوانات بود. کتاب Ape Hackenfeller ( 1953 ) َ در میان رمان های او و کتاب های Motzart the Dramatist ( 1964، تجدید چاپ در ۱۹۹۰ ) و Prading Novelist: Defence of Fiction در میان مطالعات انتقادی اش شاخص بودند. In Praise of Ronald Firbank ( 1973 ) در فرهنگ لغت زندگی نامه ادبی :در کتاب نویسندگان بریتانیایی از سال ۱۹۶۰، SJ Newman او را «یکی از عجیب ترین، درخشان ترین و ماندگارترین چهره های شاخص دههٔ ۱۹۶۰» توصیف کرده است.
...
[مشاهده متن کامل]

فمینیست و صلح طلب بود و در مورد ازدواج، جنگ ویتنام، آموزش مذهبی در مدارس، سکس و پورنوگرافی اظهار نظرهای جنجالی و پر بحثی داشت. کمپینی برای حقوق حیوانات و گیاهخواری به راه انداخت. به استناد مقاله ای که در روزنامهٔ ساندی تایمز در سال ۱۹۶۵ توسط بروفی منتشر شد اعتبار آغاز جنبش حقوق حیوانات در انگلستان را روانشناسی به نام ریچارد دی. رایدر به او داد.
بروفی در سال ۱۹۵۴ با پژوهش گر تاریخ هنر مایکل لوی ازدواج کرد. در سال ۱۹۸۳ به بیماری مولتیپل اسکلروز ( ام اس ) تشخیص داده شد.
بریجید آنتونیا بروفی در ۱۲ ژوئن سال ۱۹۲۹ در ایلینگ در غرب لندن بدنیا آمد. او تنها فرزند رمان نویس جان بروفی و کَریس گروندی - معلم - بود. از کودکی شروع به نوشتن نمایشنامه کرد. اصالتاً اهل ایرلند بود اما در انگلیس بزرگ شده بود، در مقاله ی «آیا من یک زن ایرلندی هستم؟» از احساس خود نسبت به جداافتادگی از هویتش صحبت کرده: «من در کشور ایرلند احساس یک خارجی را دارم، اما در انگلیس هم همچنان حس می کنم بیگانه هستم. تقدیر من چنین است. » پدر آسان گیرش، که با او احساس صمیمیت بیشتری می کرد، از یک کاتولیک مرتد به خداناباور تبدیل شد در حالی که مادر سختگیرش عضوی از یک فرقه آخرالزمانی به نام کلیسای حواری کاتولیک بود که باور داشتند بنا به کتاب مکاشفهٔ یوحنا، جهان در آینده ای نزدیک به پایان می رسد. بروفی در تضاد با مادرش نوشت که او و پدرش «طبیعی، منطقی و خداناباورانی خوشحال هستند. » دختر باهوش و فرهیخته ای که در کودکی آثار ویلیام شکسپیر، جان میلتون، جورج برنارد شاو، اورلین وو و رونالد فیربنک را می خواند.
در طول جنگ جهانی دوم ، وی ۱۲ بار از مدرسه ای به مدرسهٔ دیگر منتقل شد زیرا والدینش دائماً در پی ثبت نام او در مدرسه ای بودند که از بمب ها و راکت های آلمانی که ممکن بود به زمین اصابت کند، دور باشد و همین موضوع ایجاد روابط دوستی پایدار را برای او سخت می کرد. طولانی ترین دوره حضور او در دوران جنگ در مدرسه ابی، ریدینگ، بین ماه مه ۱۹۴۱ و ژوئیه ۱۹۴۳ بود. وی سپس به مدرسه دختران سنت پاول در لندن رفت. در سال ۱۹۴۷ با بورس تحصیلی به دانشگاه آکسفورد ( کالج سنت هیو ) رفت، اما در سال ۱۹۴۸ بدون مدرک، دانشگاه را ترک کرد. در آکسفورد، بروفی در یادگیری زبان لاتین و یونانی تخصص داشت و با اینکه استعداد درخشانش را به عنوان یک محصل بورسیه شده نشان داد اما پس از گذراندن تنها چهار ترم به دلیل «رفتار نامناسب» در دانشگاه، از آکسفورد اخراج شد. برای بروفی ماهیت دقیق این «رفتار نامناسب» که منجر به اخراج وی شد، مبهم بود. به نظر می رسد که اصل «رفتار نامناسبی» که باعث اخراج وی شد این بود که وی در کلیسای انگلستان دانشگاه، در حین مستی حضور پیدا کرده و با صدای بلند برای تمام حضار از فضیلت های لزبینیزم صحبت کرده بود. در مصاحبه ای در سال ۱۹۷۵، بروفی از بحث دربارهٔ علت اخراجش خودداری کرد و گفت: «هرگز آن را شرح نخواهم داد، زیرا نمی خواهم تسکینی که از آن درد پیدا کرده ام را به خطر بیندازم . » بعد از اخراج از آکسفورد، بروفی در لندن زندگی کرد و به طور پاره وقت به عنوان منشی مشغول به کار شد در همان حال به عنوان نویسنده، داستان های کوتاهی را برای مجلات مختلف ادبی می فرستاد.

بریجید بروفی
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/بریجید_بروفی

بپرس