بریجن


معنی انگلیسی:
oven

لغت نامه دهخدا

بریجن. [ ب َ ج َ ] ( اِ ) تنوری که در آن کماج و نان سنگک پزند و به عربی فُرن گویند. ( از برهان ) ( آنندراج ). و رجوع به برزن و بریزن شود. || تابه ای که از گل سازند و بر زبر آن نان پزند. ( از آنندراج ). بَریزَن. برزن.

فرهنگ معین

(بِ جَ ) (اِ. ) = بریزن . برزن : تابة گلین یا سفالین که روی آن نان پزند، اجاق ، تنور.

فرهنگ عمید

۱. تنور.
۲. اجاق.
۳. فر.
۴. تابۀ گلی یا سفالی که روی آن نان می پزند.

پیشنهاد کاربران

واژه بریجن
معادل ابجد 265
تعداد حروف 5
تلفظ berijan
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: brēĵan] ‹بریزن، برزن› [قدیمی]
مختصات ( بِ جَ ) ( اِ. )
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار

بپرس