بری گردیدن. [ ب َ گ َ دی دَ ] ( مص مرکب ) بیزار شدن. پاک شدن. پاک از گناه شدن : که مجرم بزرق و زبان آوری ز جرمی که دارد نگردد بری.سعدی.و رجوع به بری شود.