بری داشتن. [ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) منزه کردن. پاک داشتن. دور داشتن : دلقت بچه کار آیدو تسبیح و مرقعخود را ز عملهای نکوهیده بری دار.سعدی ( گلستان ).و رجوع به بری شود.