برگله

لغت نامه دهخدا

برگله. [ ب َ گ َ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنه آن 215 تن و آب آن از چاه و قنات و محصول آن غلات و لبنیات است. ( از فرهنگجغرافیایی ایران ج 6 ).

پیشنهاد کاربران

زهرا درویشی:
روستای برگله بسیار مهمان نواز هست هرساله ماه محرم در مسجد این روستا با وجود امکانات کم هرسال سفره امام حسین علیه السلام پذیرای زائران اباعبدالله الحسین هستن ک یکی از بانی آن مرحوم حاج حسن درویشی بودنشان ی رحش قرائت کنید فاتحه ومع الصلوت
روحت شاد باباحسن عزیزم
با سلام و احترام ،
قدمت روستای برگله به عنوان سکونتگاه بیش از دویست سال است و دلایل اثبات این نظریه موارد ذیل می باشد :
الف ) خانه های خشتی و گلی بسیار قدیمی که شبیه برج ساخته شده و تمامی بزرگان و ریش سفیدان روستا که بیش از ۵۰ سال است فوت نموده اند گفته اند که خود و پدرانشان ساخت این خانه ها را به یاد نمی آورند .
...
[مشاهده متن کامل]

ب ) در قبرستان این روستا قبوری با بیش از دویست سال قدمت وجود دارد .
ج ) باغ های انگوری بسیار قدیمی که در سمت جنوب شرق و شمال شرق روستا واقع شده اند و تمامی بزرگان و ریش سفیدان روستا که بیش از ۵۰ سال است فوت نموده اند گفته اند که خود و پدرانشان کاشت این باغ ها را به یاد نمی آورند .
د ) کلیسای بسیار قدیمی که در وسط روستا بوده و در حال حاضر تخریب شده است . ضمناٌ ارامنه ساکن در این روستا حدود یکصد سال است که این روستا را ترک کرده و به تهران و مناطق دیگر مهاجرت نموده اند .

روستای برگله درنزدیکی روستای فرنق قراردارد. بسیارخوش آب وهواوسرسبزاست. خاک بسیارخوب ومرغوبی برای کشاورزیدارد. همچنین بدلیل سرسبزی زیادبرای پرورش دام عالی است. برگله به معنی برای گله است. اهالی این روستابسیارمهربان ومهمان نوازهستند.
چون روستای برگله بسیار عالی و مناسب برای پرورش گوسفند بوده و از قدیم الایام شغل مردم این روستا دامداری و گله داری بوده نام آن را برگله ( برای گله ) گذاشته اند .

بپرس