برگزاری

/bargozAri/

مترادف برگزاری: انجام، اجرا، ادا، به جاآوری

معنی انگلیسی:
celebration, ceremony, jubilee

لغت نامه دهخدا

برگزاری. [ ب َ گ ُ ] ( حامص مرکب ) برگزاردن. به انجام رسانیدن. ترتیب دادن. رجوع به برگذاری شود.

فرهنگ فارسی

برگزاردن بانجام رسانیدن .

فرهنگ معین

( ~. ) (حامص . ) برگزار شدن یا برگزار کردن .

پیشنهاد کاربران

به زبان غیر پارسی جا افتاده در کشور میشه: اجرا
organize
برپایی
Observance

بپرس