برگ نو

لغت نامه دهخدا

برگ نو. [ ب َ گ ِ ن َ / نُو ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) درختچه ایست که بزمستان خزان نکند و برگهای شکننده دارد.این درختچه در سواحل آستارا و جنگلهای ارسباران دیده میشود. ( یادداشت دهخدا ). درختچه ایست از تیره زیتونیان که برگهایش بیضوی و نسبةً طویل و دایمی است. گلهایش سفید و معطرند و در انتهای ساقه قرار دارند. درحدود 20 نوع از این گیاه شناخته شده که تعدادی از آنها در جنگلهای شمالی ایران و نواحی آستارا وجود دارند. این گیاه بعنوان درخت زینتی نیز کاشته میشود. مندارچه. نوار ابیض. یاسم. فغو. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) درختچه ای از تیر. زیتونیان که برگ هایش بیضوی و نسبه طویل و دایمی است . گلهایش سفید و معطرند و در انتهای ساقه قرار دارند . در حدود ۲٠ گونه از این گیاه شناخته شده که تعدادی از آنها در جنگلهای شمالی ایران و نواحی آستارا وجود دارند . این گیاه بعنوان درخت زینتی نیز کاشته میشود مندارچه.نوار ابیض باسم فغو .

گویش مازنی

/bargenoo/ روستایی از دهستان بندپی بابل

دانشنامه عمومی

دانشنامه آزاد فارسی

بَرْگ نو (privet)
گروهی از درختچه های همیشه سبز، با برگ های سبز تیره و متقابل، متعلق به تیرۀ زیتون. برگ نو اروپایی معمولی (لیگوستروم ولگاره)، با گل های سفید و ستّه های سیاه، بومی شمال امریکاست. این گیاه یگانه گونۀ برگ نو در ایران است. برگ نوی درشت برگ (لیگوستروم لاتیفولیوم) و برگ نوی معمولی (لیگوستروم اوالیفولیوم) و برگ نوی ابلق، که نوعی از گونه اخیر است، وارد ایران شده اند.

جدول کلمات

یاسم

مترادف ها

privet (اسم)
برگ نو، مندارچه

پیشنهاد کاربران

بپرس