برکوک

لغت نامه دهخدا

برکوک. [ ب َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند. کوهستانی و معتدل است. سکنه آن 559 تن. آب از رودخانه. محصولات غلات ، زعفران ، شلغم. شغل زراعت. راه مالرو. ( از فرهنگجغرافیایی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

برکوک روستایی است از توابع بخش سده و در شهرستان قائنات در استان خراسان جنوبی، ۴۵ کیلومتری شهرهای بیرجند و قائن. این روستا تا مرز افغانستان ۱۵۰ کیلومتر فاصله دارد.
روستای برکوک شیعه در دامنه کوه های قهستان بوده. [ ۲] در نزدیکی برکوک دو روستای «خشک» و «کلاته بالا» قرار دارد که اکثریت جمعیت آنها شیعه اسماعیلیه هستند. [ ۳] وجود دو محصول مقاوم زرشک و زعفران باعث تأمین زندگی در این روستا شده است. این روستا در گذشته ارتباط ویژه ای با روستای خنگ داشته به طوری که قنات و رودخانه ای به نام تگ خنگ در این منطقه وجود دارد که نشان دهنده مسیر تردد و آمدوشد این دو نقطه بوده است.
بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۵۷۵ نفر ( ۱۸۰ خانوار ) بوده است. [ ۴] در برکوک صد و هشتاد خانوار زندگی می کنند که در حدود صد خانوار از آنها روحانی هستند. [ ۵] بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۵۶۹ نفر ( در ۱۸۴ خانوار ) بوده است. [ ۶]
خانه بهداشت این روستا در سال شصت و دو تأسیس شده است. در سال شصت و چهار برق روستا، در سال هفتاد و چهار آب روستا و در سال هشتاد و چهار تلفن روستا کشیده شده است. همچنین در سال هشتاد و پنج مدرسه روستا در سطوح ابتدایی و راهنمایی از سوی نیکوکاران بازسازی شده است. [ ۵]
هر خانواده روستایی در برکوک در حدود ده ساعت آب دارد. خشکسالی که از آغاز دهه هشتاد منطقه خراسان دچار آن شده باعث شده بسیاری از مردم برکوک نیز روستا را ترک کنند و با حاشیه نشینی در شهرهایی چون بیرجند، قائن، مشهد و تهران با کارگری زندگی خود را بگذرانند. [ ۵]
عکس برکوک
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس