برکند
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
کنده شد، جدا شد
بلند کند ، بکند ( از مصدر کندن )
کند
کنده شد
جدا کرد
کنده شدن
کنده شدن
برکند:کنده شدن ، جداشدن
برکند : کند، جدا کرد ، و. . .
برکند : پاره کرد
مرد ضخیم و نیرومند
جدا کرد ، بلند کرد
جدا کرد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)