برکناری
/barkenAri/
مترادف برکناری: انفصال، خلع، عزل
متضاد برکناری: انتصاب، برگماری
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
مترادف ها
اخراج، عزل، برکناری، مرخصی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید