برکشیدن ساز:آماده کردن آن.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۷ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۷ ) .
برکشیدن دندان :کندن آن.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۳۲ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۳۲ ) .