برکاریدن. [ ب َ دَ ] ( مص مرکب )تراشیدن قاش از خربزه. از خربزه و هندوانه قاش بریدن. قطع نمودن گریبان پیراهن و مانند آن. ( از آنندراج ). از پیراهن درزه یقه بریدن. قطعه کردن و بخش کردن خربوزه و بریدن یقه قبا و پیراهن. ( ناظم الاطباء ).