دیکشنری
مترجم
بپرس
برپا ماندن
دنبال کنید
فرهنگ فارسی
( مصدر ) استوار ماندن برجای ماندن .
مترادف ها
stand up
(فعل)
بر پا کردن، روی پا ایستادن، برپا ماندن
پیشنهاد کاربران
برپا ماندن ؛ استوار ماندن. برجای ماندن.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها