برپا خاستن

لغت نامه دهخدا

برپا خاستن. [ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) برخاستن. بپاخاستن. برخاستن روی پاها و ایستادن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به برپای خاستن شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بلند شدن روی پاها و ایستادن برخاستن .

پیشنهاد کاربران

بپرس