برون کشیدن. [ ب ِ / ب ُ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) بیرون کشیدن. بدرآوردن. استخراج : آنکو ز سنگ خارا آهن برون کشدنسکی ز کف او نتواند برون کشید.منجیک.سر مایه کرد آهن آبگون کز آن سنگ خارا کشیدش برون.فردوسی.