برون شد. [ ب ِ / ب ُ ش ُ ] ( اِ مرکب ) مخرج. محل بیرون شدن. بیرون شد : چو نظم مدح تو آغاز کردم اندر وقت به من نماید راه برون شد و انجام.سوزنی.