بروض
لغت نامه دهخدا
بروض. [ ب ُ ] ( ع مص ) اندک برآمدن آب از چشمه. ( از منتهی الارب ). بَرض. ( اقرب الموارد ). و رجوع به برض شود. || دمیدن «بارض » از زمین. ( از منتهی الارب ). روییدن گیاه از زمین پیش از آنکه جنس آن معلوم باشد. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به بارض شود.
بروض. [ ب ُ ] ( ع اِ ) ج ِ بَرض. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به برض شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید