برود
لغت نامه دهخدا
برود. [ ب َرْ رَ ] ( ع اِ ) لکک. ( دهار ). تولی. تیره. تلی. چاکشو. آلوی چینی. ( زمخشری ).
برود. [ ب َ ] ( اِخ ) شهری در شام که آن را بیروت نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به بیروت شود.
برود. [ ب ُ ] ( اِ ) بروت. شارب. سبیل. ( ناظم الاطباء ). رجوع به بروت شود.
برود. [ ب ُ ] ( ع مص )ضعیف و سست گردیدن. ( از منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد از لسان ). || رسول کردن کسی را. || تگرگ زده شدن. ( از منتهی الارب ). || بمردن. ( المصادر زوزنی ). || خواب. ( دهار ). خفتن. ( آنندراج ). || سرد شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || کند شدن شمشیر و کارگر نبودن آن. ( از ذیل اقرب الموارد ). || سرمه در چشم کردن. ( دهار ). بُراد. و رجوع به براد شود.
برود. [ ب ُ ] ( ع اِ ) ج ِ بُرد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به برد شود: وقع بینهما قدّ برود یمنیة؛ با هم خصومت و نزاع کردند تاآنجا که لباسهای گرانقیمت خود را پاره کردند، و آن مثلی است شدت نزاع و خصومت را. ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
برود (استان خاسکوو). برود ( به بلغاری: Brod ) یک منطقهٔ مسکونی در بلغارستان است که در شهرستان دیمیترووگراد واقع شده است. [ ۱]
wiki: برود (استان خاسکوو)
برود (بوسنی و هرزگوین). برود ( به لاتین: Brod ) یک شهرک در بوسنی و هرزگوین است که در حاشیه جنوبی رود ساوا واقع شده است. [ ۱] برود ۲۲۹٬۳ کیلومتر مربع مساحت و ۱۷٫۹۴۳ نفر جمعیت دارد.
wiki: برود (بوسنی و هرزگوین)
برود (تسرنا تراوا). برود ( به صربی: Brod ) یک روستا در صربستان است که در تسرنا تراوا واقع شده است. [ ۱] برود ۱۲۲ نفر جمعیت دارد.
wiki: برود (تسرنا تراوا)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف
پیشنهاد کاربران
بُرد=نوعی پارچه کتان راه راه و گران بها که نوع یمانی آن مشهور بوده است: طَیَّ التِّجارِ بِحَضْرَمَوتْ بُرودَا ( نفثةالمصدور )
معنی برخی اسامی و یا ریشه آنها برای بسیاری از افراد روشن نیست، امکان جمع آوری این اطلاعات از طریق این سایت ممکن بنظر می رسد