برهنیا

لغت نامه دهخدا

برهنیا. [ب ِ رِ ] ( اِمص ) برهنگی : عمل به اخلاص آن وقت توان کرد که از چهار چیز نترسی گرسنیا و برهنیا ودرویشی و خواری. ( کیمیای سعادت ). یکی از انبیا بیست سال به گرسنیا و تشنیا و برهنیا و بلاء... بسیار مبتلی بود و دعا می کرد اجابت نمی بود. ( کیمیای سعادت ).

پیشنهاد کاربران

بپرس