برهنگی

/berahnegi/

مترادف برهنگی: عریانی، عوری، لختی

متضاد برهنگی: پوشیدگی، مستوری

معنی انگلیسی:
nakedness, nudity

لغت نامه دهخدا

برهنگی. [ ب ِ رَ / ب َ رَ ن َ/ ن ِ / ب ِ هََ ن َ / ن ِ ] ( حامص ) برهنه بودن. رود و روت و لخت بودن. عریانی. ( آنندراج ). بی پوشاکی. ( ناظم الاطباء ). بی جامگی. تجرد. تعری. جردة. حسور. روتی. سبلة. شرج. عراء. عری. عوری. لختی. لوتی :
زآنکه برهنگی بود زیور صبح تیغفش
صبح برهنه می کند بر تن چرخ زیوری.
خاقانی.
چون تن پوشیده گشت اندوه برهنگی مبر. ( مرزبان نامه ). موسی علیه السلام درویشی را دید از برهنگی به ریگ اندرشده. ( گلستان سعدی ).
- برهنگی تیغ ؛ بی غلاف بودن آن. عریان بودن آن. بیرون بودن آن از غلاف :
تیغ در برهنگی فاش کند جوهر خویش
مصلحتهاست درین شیوه عریانی ما.
طالب آملی ( از آنندراج ).
|| ( اصطلاح زمین شناسی ) سایش زمین بواسطه عوامل مختلف طبیعی : آفتاب ، باد،باران ، یخبندان ، آبهای جاری ، یخهای متحرک و دریا. ( دایرة المعارف فارسی ).

فرهنگ فارسی

لختی عریانی .

فرهنگ معین

( ~. ) [ په . ] (حامص . ) لختی ، عریانی .

فرهنگ عمید

لختی، لخت بودن، بی پوشاک بودن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] برهنگی حالت بدون پوشش بودن بدن را می گویند.
برهنگی، لخت و بدون پوشش بودن بدن است .

کاربرد کلمه برهنگی در فقه
احکام آن به مناسبت در بابهای طهارت، صلات، نکاح و حدود آمده است.

← برهنگی و طهارت
۱. ↑ قواعد الاحکام ج۱، ص ۲۱۱.
...

فارسی به عربی

تعری

پیشنهاد کاربران

برهنگی در آیین یوگا در بین هندوان
شگفت آورترین سنت قوم یوگا در هندوستان ، این است که پوشیدن لباس را حرام می دانند و معتقدند مهاویرا در حال ریاضت و ترک تعلقات نفسانی، همه لباس های خود را بیرون آورد و تا آخر عمر برهنه به سر برد. در حدود سال ۷۹ قبل از میلاد میان پیروان این مذهب در مورد حدود برهنگی اختلاف و دودستگی پدید آمد: فرقه آسمان جامگان ( Digambara ) هیچ لباسی را نپذیرفتند در حالی که فرقه سفید جامگان ( Svet�mbara ) استفاده از پارچه سفید را جایز دانستند . گاندی رهبر انقلاب هندوستان تحت تاثیر این آیین لباس های دوختۀ ایام جوانی را کنار گذاشت و تنها از مقداری پارچه سفید استفاده می کرد
...
[مشاهده متن کامل]

رجوع شود به ( توفیقی ، حسین ، آشنایی با ادیان بزرگ ، 1398: 40 )

بپرس